خانه ی من وتو

ساخت وبلاگ
بِسْمِ اللهِ وصَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍوَ اُفَوِّضُ اَمْری اِلَی اللهِ اِنَّ اللهَ بَصیرٌ بِالْعِبادِقَوْقاهُ الله سَیِّآتِ ما مَکَرُوالا الَهِ اِلاّ اَنْتَسُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمینَفَاسْتَجِبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ م خانه ی من وتو ...ادامه مطلب
ما را در سایت خانه ی من وتو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6tanhabato904 بازدید : 19 تاريخ : سه شنبه 17 فروردين 1400 ساعت: 20:58

ته تغاری گواهینامه گرفته  من تا دوم شهریور کنارش ننشسته بودم پیش نیومده بود . گاهی خودش میگفت ماشین زیادی بزرگه میدونستم رانندگی واسش سخته باهاش یه ساینا اسم نوشتم آبان ۹۸هنوز نیومده . خوب رانندگی میکرد حس خوب به ثمر نشستن نهالهای زندگی چیز عجیب غریب خانه ی من وتو ...ادامه مطلب
ما را در سایت خانه ی من وتو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6tanhabato904 بازدید : 11 تاريخ : سه شنبه 17 فروردين 1400 ساعت: 20:58

به یاد قدیما 

خیلی قدیم 

وقتی که میتونستم راحت در مورد هر چیزی حرف بزنم الآن فقط منم و تنهایی و افسردگی و داروها 

خانه ی من وتو ...
ما را در سایت خانه ی من وتو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6tanhabato904 بازدید : 41 تاريخ : جمعه 26 مهر 1398 ساعت: 12:21

گلاویژ یه بچه هفته ماهه را از دست داد

خودش هنوز با مرگ دست و پنجه نرم میکنه .محتاج دعای خیرتون هستیم واسه سلامتی جسم و روحش دعا کنید .

واسه خواهرکم دعا کنید .

خانه ی من وتو ...
ما را در سایت خانه ی من وتو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6tanhabato904 بازدید : 59 تاريخ : جمعه 26 مهر 1398 ساعت: 12:21

امروز دهم اردیبهشت 

پُرم از حس دلتنگی و خستگی 

خوابهای دنباله دار و زندگی موازی شروع شده و من نمیدونم باید چکار کنم .

خانه ی من وتو ...
ما را در سایت خانه ی من وتو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6tanhabato904 بازدید : 63 تاريخ : جمعه 26 مهر 1398 ساعت: 12:21

قرار بود پر باشه از آرامش پر از قرار بعد اون همه بی قراری های بی دلیل  در عرض یک هفته دایی مظلومم از دست رفت با سرطان روده دوسه روز بعد برادر دوستم سکته کرد و رفت فردای اون روز شوهر همون دوستم بعد از خانه ی من وتو ...ادامه مطلب
ما را در سایت خانه ی من وتو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6tanhabato904 بازدید : 55 تاريخ : جمعه 26 مهر 1398 ساعت: 12:21

پدر شوهرم اومد بخوابم 

بابانعمت تروتمیز و شیک با عصا مقتدر و با صلابت 

عصا و کفشش و گذاشت و رفت و گفت دنبالم بیا .

با عصای سبز رفت و هی برگشت نگاه کرد .

 

عصا را برداشتم و کفشها را گرفتم دستم و گذاشتمشون رو سینه ام و به تهه کوچه نگاه میکردم .

یه جفت کفش و عصا میرفتن و هیچ کس نبود .

کفشها خالی بود .

من بلند فریاد میزدم یا باب الحوائج

خانه ی من وتو ...
ما را در سایت خانه ی من وتو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6tanhabato904 بازدید : 58 تاريخ : جمعه 26 مهر 1398 ساعت: 12:21

تولد مدیا بود وگیس گلابتون و ملکه صبا و ته تغاری امتحان داشتن داماد هم نبود و تولد نگرفتیم فقط تو فضای باز چند تا عکس انداختیم .

شاید پنج شنبه واسش جشن بگیریم 

 

خانه ی من وتو ...
ما را در سایت خانه ی من وتو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6tanhabato904 بازدید : 66 تاريخ : جمعه 26 مهر 1398 ساعت: 12:21

روزهای خوب و بد لحظه های تلخ و شیرین دنیای غریب و شلوغ و درهم برهم  آشوب بی خانه ی من وتو ...ادامه مطلب
ما را در سایت خانه ی من وتو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6tanhabato904 بازدید : 50 تاريخ : سه شنبه 26 تير 1397 ساعت: 16:57

یه تابستان گذشت و باز پاییز هزار رنگ از راه رسید 

فصل عاشقی و دلدادگی 

تابستان یه نوه از را رسید و ته تغاری دانشگاه قبول شد و گیس گلابتون دوباره راهی دانشگاه شد و اسباب کشی کردیم .

پدر شوهر به رحمت خدا رفت و ......

خدایا !کمک کن هر کاری میکنم فقط به تو برسم 

خدایا!کمک کن دخترکانم فقط بدنبال رضای تو باشن

رویاهاتون قشنگ حاجتهاتون روا

+ نوشته شده در  شنبه یکم مهر ۱۳۹۶ساعت 1:46&nbsp توسط حیران  | 

خانه ی من وتو ...
ما را در سایت خانه ی من وتو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6tanhabato904 بازدید : 34 تاريخ : پنجشنبه 16 آذر 1396 ساعت: 2:14